loading...
دیگه چه خبر؟
رضا بازدید : 190 پنجشنبه 15 مهر 1389 نظرات (0)

تصورکن اگر حتی تصور کردنش سخته

جهانی که هر انسانی تو اون خوشبخت خوشبخته

جهانی که تو اون پول ونژاد ارزش نیست

جواب همصدایی پلیس ضدشورش نیست

نه بمب هسته ای داره نه بمب افکن نه خمپاره

دیگه هیچ بچه ای پاشو رو مین جا نمی زاره

همه آزادِِ آزادند همه بی درد بی دردند

تو روزنامه نمیخونی نهنگا خودکشی کردند

جهانی روتصور کن بدون نفرت وبارون

بدون ظلم خودکامه بدون وحشت و طاعون

جهانی رو تصور کن پر از لبخند و آزادی

لبا لب از گلو بوسه   پر از تکرار آبادی

تصور کن حتی اگر تصور کردنش جرمه

اگه با بردن اسمش گلوت میشه از سربه

تصور کن جهانی که توش زندان یه افسانه است

تموم جنگهای دنیا شدند مشمول آتش بس

کسی آقای عالم نیست برابربا همند مردم

دیگه سهم هر انسانه تن هر دونه گندم

بدون مرز ومحدوده وطن یعنی همه دنیا

تصور کن تو میتونی بشی تعبیر این رویا

 

 

                 اینم تقدیم به عزیزی که گفت با سیاوش قمیشی ملاقات کردم

 

                             ( دیگه قلبمو پس میگیرم)

 گل گندمهنرمند.ترک

 دنیاست دیگه چیکارش میشه کرد

رضا بازدید : 167 پنجشنبه 15 مهر 1389 نظرات (0)
سلام دوستان ..این بار قصد دارم به یاد دوستی که در انور کره زمینه اما دلش خیلی بزرگه و پیش ما ایرانیها هستش و همتون را دوست داره و به ایرانی بودنش عشق می ورزه میخوام ..اینجوری شروع کنم..بله میخوام به یاد فرزانه ای شروع کنم که دلش پر از حرفهای قشنگه .با اینکه تو کالیفرنیاست اما بازم پیش ماست ..برو بچ اصلا بهتر بگم کنارمون نشسته اون یه ایرانیه و ایرانی همیشه سربلند از هر مبارزه ای هستش پس مثل رضازاده ...یا ابوالفضل بگیم

خب اما سوال (اگه به شما بگند فقط ۱ دقیقه وقت داری و میتونی هر چی رو که دوسش داری .البته فقط یک قلم ....همراه خودت برداری .چونکه ترا میبرند به یه جزیره خوش آب و هوا  ). یادتون باشه اونجا هیچ امکاناتی نیستش ..یعنی برق و تلفن ..ووووفقط طبیعت زیبا هست و جزیره حالا بگو چی همراه خودت ورمیداری ؟؟؟ 

رضا بازدید : 201 پنجشنبه 15 مهر 1389 نظرات (0)
سلام....میخوام بگم من واقعا یه ساده  دلم  چه زود باور میکنم

 آری دل مرد چه بی صدا مشکند

 گفتم این درد دلو  تو وبلاگم بنویسم و جوابشو از برو بچ می پرسم با یه دوست صحبت میکردم اولش واقعا فکر میکردم اون میتونه یه دوست خوب و گلی باشه برا من ووقتی هر سوالی ازش  میپرسیدم میدیدم درست جواب دل منو داد میگفتم عجب واقعا که چه تفاهمی

اما کم کم دیدم نخیر ..ایشون دقیقه به دقیقه به من داره حساس تر میشه و پیش خودش فکر میکنه اون هرچی گفت درسته و من فقط دارم بهش زور میگم ..ای داد تا اینکه تصمیم گرفت که ....خلاصه

.درد سرت ندم ......به نظر تو اگه دوستت باهات قهر کرد چیکار میکنی ؟میری منت کشی یا نه ..میذاری خودش تصمیم بگیره  .  

حالا خوش دارم شما بگین واقعا نظر شما چیه ؟

۱=اول باید دید چرا قهر کرده ؟ شاید تو راه خودشو گم کرده ...اگه مقصرم نیستی برو پیشش و بگو عزیزم منو ببخش تا ببین چی میشه

چون او قهر کرده پس خیلی بی جنبه بوده که اول درد دلشو نگفته مشکلشو مطرح نکرده و خودش تصمیم گرفته .یا به عبارتی یک طرفه قاضی رفته

۳=کسی که باهات قهر میکنه اونم بی دلیل اصلا دوست نیست چون (دوست آن است که گیرد دست دوست) ..پس باید در انتخاب دوست دقت کرد

که جدی دوست خوب کیمیاست اما افسوس بعضیها اولش ادعای رفاقت دارند و بعدش می بینی اصلا به کل اشتباه کرده بودی خدا کنه همیشه ساده دل مثل من نباشین

رضا بازدید : 242 پنجشنبه 15 مهر 1389 نظرات (0)
اگه عصبی هستی این کلیپه رو روش کلیک کن و کتکش بزن تا حال کنی

ده بزن..اینقدر بزن تا .......

http://www.counterfeitmini.com/main.swf   <------    اگه مشکلی داشت اینجا کلیک کن

فقط خدا کنه دوستم نیاد خشونت ها رو ببینه  که منو نسخه پیچم میکنه

رضا بازدید : 175 پنجشنبه 15 مهر 1389 نظرات (0)
سلام دوستای گلم .ازتون یه خواهش دارم اونم اينه كه به حرفهائي  که برام گفته شما هم فکر کنید

رضاي عزيز من...دوست زنده دل و با احساس من... باز هم حس متفاوتي رو از تو دريافت کردم که منو بر آن داشت يکم با تو گرامي به گفتگوئی جدي بنشينم...اميد که راه گشا شود و پاياني براي غمه خاطره بر جا مونده بر دل زيبات....

رضا همين الان ميخوام به اين سوالم بينديشي...در مدت زندگيت... روزانه...چقدر به خودت فکر مي کني....واضح تر بگم..به وجوده خوده خودت ...رضا ...اصلا دلت هواي خودت رو مي کنه؟؟؟؟

جوابت هر چي که باشه محترم....

اما من فقط اين فرض بله را مورد نظر قرار مي دم......

بله فکر ميکنم...نشون ميده خودت رو دوست ميداري و حس زيبا پسنديه در تو ..تو رو بر اين ميداره که تو زندگيت به دنبال زيبايي ها باشي...از خورد و خوراک تا احتيجات ديگر روزانه...به يه بيان روشن تر قسمت ماديه زندگيت رو تلاش ميکني به ترقي و رشدي که تو دوست مي داري برسوني....

و با شناختي که از تو دارم مي دونم همون اندازه که به فکر زيبايي بعد مادي هستي ... از بعد روحانيش غافل نيستي . برات پر اهميت هست....اما من اين قسمتش رو با يه اما برات ميخوام بشکافم...تا شايد مرهم بگيري

به اقتضاي شرايط زمان و مکان و روحيياتمون ما با موجودات متفاوت آشنا ميشيم..و به قدر گوهر وجودبشون ميزان صميميت خودمون رو با اونها تنظيم مي کنيم...که به طبع با مرور زمان اثر خودش رو نشون ميده...

و چون يشر کامل نيست نتيجتا مي تونه انتخابهاش خيلي درست نباشه....و چه خوبه با کمي انصاف اگه پي برد .. حداقل با منطق محکم و راه حل درست باهاش روبرو بشه...

اما...نکته من براي تو عزيزم اينه.... به خاطر لحظه ها و زماني که صرف شده ...هر چند کوتاه يا طولاني ..قسمتهاي خوب و شيرين رو فراموش نکنيم... و از قسمتهاي تلخ درس بگيريم و تکرار نکنيم..بپذيريم هر چه که با آن مواجه ميشويم خود هم در آن دخالت داريم پس با مرور و مرور و مرور قسمتي از زندگي که لاجرم بار منفي داره حال خودمون رو نکشيم چون ضررش دو چندانه...چون فرصت شاد بودن و بهتر بودن رو از خودمون گرفتيم و با انتقالش به ديگران اونها رو هم ازتجربه ساختن حالي شيرين محروم کرديم....

به داشته هات شفافتر بينديش و از اونها بهترين استفاده را بکن...شک ندارم جبران همه نغمه هاي تلخت رو خواهد کرد....

توي يه جنگل ..باغ ..اون گياهي رشد بهتر و بيشتري داره که خودش رو در معرض نور خورشيد ميزاره و به سمت نور کشيده ميشه...

دل روشن و روح با صفات رو مراقب باش و بدون چشم داشت همه تمرين کنيم مهر بورزيم...اونهايي که بايد جذب کنند و موندگار شوند خواهند موند ..و نا خالص ها جدا مي شوند .. اين هيچ جاي اندوه و غصه خوردن هم نداره....

ادامه دارد............................ در مطلب بعدی

رضا بازدید : 270 پنجشنبه 15 مهر 1389 نظرات (0)
سلام بنا به دلایلی ادامه بحث قبلی رو بیخیال

اما این کلمات زیبا را تقدیم به ......... و قصد دارم به زودی نت را ببوسم و کنار بذارم اما چند تا مطلب آماده دارم که حیفم اومد نذارم پس تا مطلبهامو نذاشتم هستم ...ولی به زودی آرضا از همه شما خوبان جدا میشود و همین الان نیز حلالیت میخواهم  .........عزیزم مطالب زیر تقدیم به تو .........

اگر به قلب من سر بگذاری، صدای آن را خواهی شنید ...که نام تورا صدامی کند .اگر به دیدگان من بنگری ،سایه آرزو ها را در آن خواهی دید،همچنان که من ،سایه ی آسمانی عواطف تورا در آینه ی چشمانت مشاهده میکنم. بیا تا این پرده سکوت را پاره کنم،...
 
 
تو امدي وساده ترين سلام را همراه یاد گاری هایت كردي و با پاكترين لبخندوجودم را به اسارت گرفتي توآامدي و عميق ترين نگاه را از ميان چشمان دريايي ات بر ساحل قلبم نشاندي و زيبا ترين خاطرات را زنده كردي تو آمدي و گرمي حضوري خورشيد وار بر طلوع آرزوهايم حك كردي و آمدنت همچون قاصدكي بهار را براي هستي خزان زده ام به ارمغان اورد.اما سرانجام طوفان حسادت قاصد ك زند گي ام را به يغما برد.كاش مي دانستم كه كدام بهانه اشتياق رفتن را در خيالت به تماشا نشست.تو رفتي من در سوگ رفتنت در ميان فراموشي ها گم شدم.اري تو فراموش كردي و من هنوز هم با ديدگاني خواب زده چشم به راهت دارم و هنوز هم مانندپنجره هاي منتظر باران حسرت ديدارت را بافرو ريختن اشك هايم به دست غربت مي سپارم اي مقدس من من هنوز هم اصالت نگاهم را در اصالت نگاهت مي خواهم...
        نازنینم...
بعد از اين تنهايى ام را با تو قسمت مي كنم وسعت تاريكى شب را با تو خلوت مى كنم هى نگاهم كن سبدهاى دلم از گل پر استيعنى اى پايان تنهايى محبت مى كنم مى نشينم روبه رويت مثل آينه ساده اما عاشقانه با تو صحبت مى كنم...
         هستی من...
وقتى دلم از سردى خانه مى گريد به تو پناه مى آورم  وقتى از زندگى سير مى شوم دلم تنها تورا مى خواهد هستى ام را كه يك قلب بر عطوفت بيشتر نيست به پايت مى ريزم مى دانم تكرارى است اگر بگويم جشمانم را خاك پايت كنم خدا كند هر بار كه مى آيى چشمان من جسارت ديدن برق محبت درتك تك لحظات با توبودن را داشته باشدو باز هم در سنگينى لحظات به تو پناه بياورددر دنيا هر نعمتى دلباخته اى دارد ودلباخته ى شب مهتاب  دلباخته ى خورشيد مغرب دلباخته ى گل وبلبل و دلباخته ى تو در هر لحظه منم تو اى بهترينم اى آواى خوش فرياداى خوشبو ترين نسيم مهربانى

دوستت دارم....  اي اولين و آخرين عشق من

رضا بازدید : 167 پنجشنبه 15 مهر 1389 نظرات (0)

این مطلب رو برای یک سری از دوستانم می نویسم که امیدوارم به دردشون بخوره:

اگر به دقت به رفتارهاي خود توجه کنيد، به راحتي متوجه خواهيد شد بعضي از اين رفتارها بي هدف انجام مي پذيرد. براي مثال بارها اتفاق افتاده که بي هدف به سمت آشپزخانه حرکت مي کنيد و در جست وجوي چيزي ناگهان در يخچال را باز نموده و نگاهي به درون يخچال مي اندازيد و ناخودآگاه در يخچال را مي بنديد و به اتاق خود بر مي گرديد.

آيا ابتدا تصميم مي گيريد و هدفي را مشخص مي کنيد و سپس حرکت را آغاز مي کنيد؟ يا حرکتي را بي هدف شروع مي کنيد و سپس به تصميم گيري مي پردازيد؟ به عنوان مثال تشنه مي شويد و براي رفع تشنگي به سمت آشپزخانه و يخچال حرکت مي کنيد؟ يا واقعيت چيز ديگري ست و وقتي آب را مي بينيد تشنه مي شويد و قدري آب مي نوشيد.

اين که ما گاهي نيازهايمان را انتخاب نمي کنيم بلکه پيدا مي کنيم بسيار ظريف و قابل تاملي است. مثال ديگر اين که بعضي براي ديدن فيلمي که به موضوعش علاقه نشان مي دهند به سينما مي روند و بعضي ديگر به سينما مي روند شايد موضوع فيلم سرگرم کننده باشد و يا بعضي کتابي با عنوان خاصي انتخاب مي کنند و بعضي هر چه بادا باد.

اصولاً کساني موفق هستند که بر اساس نيازشان حرکتي را شروع مي کنند و براي رسيدن به هدف، آگاهانه و صبورانه عمل مي کنند. هر حرکت هدفمندي رضايت بخش خواهد بود و براي فراگيري چنين رفتاري تمرين بايد کرد. ديگر تلويزيون را بي هدف روشن نخواهيد کرد مگر اين که بخواهيد برنامه خاصي را در زمان خاصي دنبال کنيد.

يک انسان آگاه هيچ حرکتي را بي هدف انجام نمي دهد. اگر به پارک مي رود براي ملاقات با درختان و ديدن گل هاي زيبا، پياده روي و تفنس از هواي پاک مي رود و با همه اين ها شايد مصاحبتي داشته باشد. توصيه مي کنيم آگاهانه به رفتار امروزتان توجه کنيد تا به سادگي با ما هم عقيده شويد، و ببينيد بسياري از اعمال ما ناخودآگاه و بدون دنبال کردن هدف خاصي صورت مي گيرد.

وقتي کتابي را مطالعه مي کنيد بين زمان از دست رفته و فهم ايجاد شده رابطه اي بر قرار مي کنيد. هر چه ما هوشيارتر باشيم فهم ما از مطالب بيشتر و زمان از دست رفته کمتر خواهد بود و اين بهره وري در مطالعه است.

براي موفقيت در يادگيري عوامل مزاحم را شناسايي کنيد و محدوديت هاي قابل کنترل و غير قابل کنترل را بشناسيد و موارد زير را رعايت کنيد:

1- باور کنيد که بايد تغيير کنيد.

2- ياد بگيريد که درست و عميق بخوابيد.

3- ياد بگيريد که سحرخيز باشيد.

4- ياد بگيريد که صبور باشيد.

5- با انسان هاي موفق بيشتر معاشرت کنيد.

6- ديگران را به کارهاي خوب دعوت کنيد.

7- تشويش و نگراني را از خود دور کنيد.

8- در ذهنتان دور نماي بسيار موفقي از خودتان تجسم کنيد.

9- عطش دانستن را در خود پرورش دهيد.

10- هميشه در کارها با افراد ذيصلاح مشورت کنيد.

اگر در جهت علايق خود گام برداريد هميشه مسير موفقيت را طي خواهيد نمود. شوق رسيدن به اهداف مورد علاقه، پيمودن هر مسيري را بر ما آسان مي کند. بنابراين

اصولاً کساني موفق هستند که بر اساس نيازشان حرکتي را شروع مي کنند و براي رسيدن به هدف، آگاهانه و صبورانه عمل مي کنند.

اهداف خود را بر اساس توانمندي ها و علايق خود انتخاب کنيد. داشتن اهداف کلي نمي تواند مسير مشخصي را بر ما آشکار کند. به همين منظور بايد اهداف خود را کاملا تعريف شده و مشخص انتخاب کنيم. براي مثال عده اي صرفاً براي راهيابي به دانشگاه تلاش مي کنند و رشته خاصي را هم دنبال نمي کنند، هدف آن ها فقط دانشجو شدن است، و اين هدفمندي عوارض بسياري را به دنبال خواهد داشت.

در هنر زندگي کردن بايد خود را بشناسيم، نقاط ضعف خود را بپذيريم و از نقاط قوت خود بهره برداري کنيم و بدانيم که بخشي از ما را وراثت و بخش ديگر را شرايط محيطي و گاهي ترکيبي از اين دو تشکيل مي دهد. عوامل مهمي که موفقيت ما را تضمين مي کنند عبارتند از:

1- شارژ مداوم باطري انگيزش.

2- نظم و انضباط فردي.

3- دانش و آگاهي.

4- اعتماد به نفس و خودباوري.

5- پشتکار و تقويت نيروي اراده.

6- کنترل ارتباطات و شناسايي عوامل مزاحم در مسير هدف.

7- ارتقاء ظرفيت مطالعه و تقويت حافظه.

8- رعايت تغذيه مناسب.

9- اجراي فعاليت هاي منظم ورزشي.

10- فراگيري تکنيک هاي رها سازي براي کاهش فشارهاي رواني.

11- مشاوره با برنامه ريزان درسي.

تعداد صفحات : 15

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نویسندگان
    آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 161
  • کل نظرات : 2
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 40
  • آی پی دیروز : 10
  • بازدید امروز : 44
  • باردید دیروز : 12
  • گوگل امروز : 1
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 91
  • بازدید ماه : 188
  • بازدید سال : 1,179
  • بازدید کلی : 47,541